کد خبر: 4217041
تاریخ انتشار : ۰۵ خرداد ۱۴۰۳ - ۰۹:۳۱
در صحبت قرآن/ 356

وحدت پیام همه ادیان؛ ایمان به خدا و عمل صالح 

خداوند تمامی بشریت را یک امت به حساب آورده است که خدای واحدی دارند و باید تقوی و پرهیزگاری پیشه کنند یعنی از هر کار بد بپرهیزند اما اکثر مردمان به جای تسلیم شدن به خدا و فرامین او به دنبال هواهای نفسانی هر یک مذهبی اختیار کردند و کار دین را آشفته و پریشان ساختند.

۳۶۵ روز در صحبت قرآن، نوشته استاد حسین محی‌الدین الهی قمشه‌ای، کتاب چهارم از مجموعه کتاب‌های جوانان و فرهنگ جهانی است. این مجموعه با هدف شناساندن فرهنگ و ادبیات به جوانان اولین بار سال ۱۳۹۰ به همت نشر سخن تدوین و منتشر شده است.
 
کتاب «۳۶۵ روز در صحبت قرآن» ۳۶۵ قطعه کوتاه و بلند از قرآن برای آشنایی جوانان با تعلیمات فراگیر قرآن انتخاب شده و کوشش شده است که این گنجینه تصویری از ابعاد گوناگون کلام آسمانی برای مخاطب ترسیم کند.
 
این کتاب، تفسیر در معنی اصطلاحی کلمه مانند تفاسیری چون کشاف و مجمع البیان و امثال آن نیست، بلکه بیشتر انعکاسی از کتاب وحی در ادب عرفانی فارسی و اسلامی است و نگاهی دارد به قرآن از دیدگاه ادبی، زیباشناسی و اخلاقی، اجتماعی و عرفانی.
 
گروه اندیشه ایکنا به منظور بهره‌مندی مخاطبان خود از این گنجینه قرآنی و ادبی اقدام به انتشار قطعه‌هایی از کتاب «در صحبت قرآن» کرده است. سیصد و پنجاه و ششمین قسمت از تحفه این کتاب با عنوان «در وحدت پیام کلیه ادیان؛ ایمان به خدا و عمل صالح» تقدیم مخاطبان گرامی می‌شود.
 
 
يَا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا إِنِّي بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ 
وَإِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاتَّقُونِ
فَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُمْ بَيْنَهُمْ زُبُرًا كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ 
 
ای رسولان (الهی)، از طعام‌های پاکیزه تناول کنید و به نیکوکاری و عمل صالح پردازید. همانا که من به آنچه می‌کنید دانا و آگاهم(51) و امت شما (آدمیان) امت واحدی است و من پروردگار شما هستم. پس تقوا پیشه کنید و خدا‌ ترس باشید(52). اما مردمان( به جای وحدت) امر دین را پاره‌پاره کردند و فرقه فرقه شدند و هر گروهی به آنچه نزد خود پسندیدند دلخوش گشتند (و هر یک به خیایلی مذهبی اختیار کردند) (53). 
 
ما در جهانی زیست می‌کنیم که به قول مولانا: 
 
ذره‌ذره هر چه در ارض و سماست
جنس خود را همچو کاه و کهرباست 
نوریان مر نوریان را طالبند
ناریان مر ناریان را جاذبند 
 
در جهانی چنین منظم و حساس چگونه می‌توان مال یتیم و صغیر را تصرف کرد و اشک و آه انسانها را برآورد و منتظر حوادث خوب و شیرین بود؟ بدیهی است که آن کارهای بد جاذبه دارند نسبت به همجنسان خود و اگر کسی دانه غصه‌ای را کاشت باید بداند که خار غم و غصه در دلش خواهد رویید و اگر آدمی کار نیکو کند و دانه محبت و شادی در جهان بکارد بی‌گمان درخت و گل و لاله و سنبل در دلش سبز خواهد شد چنانکه آن شیخ بی‌خانقاه، سعدی شیرازی فرمود: 
یکی خار پای یتیمی بکند
به خواب اندرش دید صدر خجند 
که می‌رفت و در رو‌ضه‌ها می‌چمید
کزین خار بر من چه گلها دمید 
 
در این آیه خداوند رابطه میان غذای پاک و کارهای نیکو را به عنوان یک اصل مسلم از قوانین عالم معرفی کرده است و اگر چه خطاب آن با رسولان است اما همه انسانها را شامل می‌شود که نمی‌توان هر غذای ناپاکی را که از راه غارت اموال جامعه فراهم شده است خورد و کار خوب کرد. 
 
خداود تمامی بشریت را یک امت به حساب آورده است که خدای واحدی دارند و باید تقوی و پرهیزگاری پیشه کنند یعنی از هر کار بد بپرهیزند اما اکثر مردمان به جای تسلیم شدن به خدا و فرامین او به دنبال هواهای نفسانی هر یک مذهبی اختیار کردند و کار دین را آشفته و پریشان ساختند و هزار گرد و خاک در میدان دین برانگیختند در حالی که حقیقت دین ساده و روشن و آشکار است: «خدا را بپرستید و کار خوب کنید و از کار بد بپرهیزید» از این دستور ساده استفاده نکردند و دین را به فرقه‌های گوناگون کشاندند و هر فرقه‌ای به خیالاتی دل خوش داشتند که ماییم پرچمدار دیانت و غیر خود را محکوم و مطرود دانستند و مورد آزار و شکنجه قرار دادند و اندیشه‌های خود را چنان قداست بخشیدند که به تعبیر فردوسی گفتند: 
 
به من نگرود هر که اهریمن است 
 
در ادب فارسی یکی از خاصیت‌های شراب عرفانی این است که حجاب فرقه‌های گوناگون را کنار می‌زند و همه را باطل اعلام می‌کند مگر شوق و مستی الهی که همه را با هم وحدت می‌بخشد: 
 
مستان خدا گرچه هزارند یکی‌اند
مستان هوی جمله دوگانه است و سه گانه است (دیوان شمس) 
 
با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی
تا بی‌خبر بمیرد در درد خودپرستی (حافظ) 
 
ساقی قدحی پر کن از آن داروی مستی
تا از سر صوفی برود علت هستی 
 
عاقل متفکر بود و مصلحت‌اندیش
در مذهب عشق آی کزین جمله برستی (سعدی) 
 
ای صوفی سرگردان در بند نکونامی
تا دُرد نیاشامی زین درد نیارامی (سعدی) 
 
شراب عرفانی را به همین سبب که هواهای نفسانی را دور می‌کند و همه را در مستی الهی وحدت می‌بخشد، شراب وحدت خوانده‌اند. 
 
می صرف وحدت کسی نوش کرد
که او هر دو عالم فراموش کرد (سعدی، بوستان) 
 
«کلو من الطیبات و اعملو صالحا» غذای پاک خورید و کار نیکو کنید. این حروف قدسی شگفت کلامی است از حکمت که اگر همنه مردم جهان از ذوق این کلمه به وجد آیند و جشن و ضیافت سازند و کاروان شادی به راه اندازند، موسیقی‌دانان به الهام آن آهنگ‌ها تصنیف کنند و شاعران شعر بسرایند و مطربان به هزار لحن بخوانند و خطاطان به قلم یاقوت به تحریر آورند جای شگفتی نخواهد بود الا آنکه ذوق و شور مستی و زیبایی‌‌پرستی از عامه مردمان رخت بربسته است که چنین گوهر یگانه‌ای را همراه با هزار گوهر دیگر بر طاق نسیان نهاده‌اند و به کار گِل و سنگ مشغولند.

 

انتهای پیام
captcha